جدول جو
جدول جو

معنی خواجه گردانیدن - جستجوی لغت در جدول جو

خواجه گردانیدن
(بُ لَ گَ دی دَ)
اخته کردن. خصی کردن. آلت رجولیت کسی را از بین بردن. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گواه گردانیدن
تصویر گواه گردانیدن
شاهد آوردن، دلیل و حجت آوردن، گواه آوردن
فرهنگ فارسی عمید
(بُ لَ تَ)
خوار کردن. بی اعتبار گردانیدن. پست گردانیدن. تخذیل. ارغام. (یادداشت بخط مؤلف) ، هلاک گردانیدن. نابود کردن. از بین بردن. تعثیر. اعثار. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(سَ کَ دَ)
گواه کردن. گواه گرفتن. اشهاد. (ترجمان القرآن)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خوانا گردانیدن
تصویر خوانا گردانیدن
افراء (ترجمان القرآن ص 12)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گواه گردانیدن
تصویر گواه گردانیدن
گواه کردن اشهاد
فرهنگ لغت هوشیار